سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برترینِ فریضه ها و واجب ترین آنها برانسان، شناخت پروردگار و اقرار به بندگی اوست [امام صادق علیه السلام]
تزکیه نفس
درباره



تزکیه نفس

وضعیت من در یاهـو
منتظر
این وبلاگ خالصاً مخلصا در جهت رضایت حضرت حجت بن حسن عسگری ساخته شده است
پیوندها

بسم الله النور

 آنگاه که در ظلمات عدم و پوچی غوطه ور بودم ، آنگاه که هیچ نبودم ، هیچ  نمیدانستم و هیچ نمیخواستم و لحظه به لحظه در مرداب عدم دست و پا میزدم و  باهر صدا و حرکتی به مراتب پست و پایین تر فرو میرفتم و آنگاه که در سرداب عدم جز  ظلمت ، جز ناتوانی و جز نبودن، نمیشناختم و ره گم کرده ای بودم که جز بیراهه نمی دانستم ، ناگاه در اوج ظلمت و درنهایت عدم ، محبوب من ، تو صدایم کردی و من با چشمان سرشار از غبار و باقلب مملو از جهالت و نادانی دیدم نور را ، وجود را ،بودن را . 

 من دست محبت ترا گرفتم  .ألم تر ان الله یسبح له من فی السماوات و الأرض و الطیر الصافات کل قد علم صلاته و تسبیحه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 من مرغان رادیدم که بدون بال و پر زدن پرواز میکنند و دیدم که همه ی آنان که در آسمان ها و زمین هستند تسبیح تو می گویند و تو را ستایش میکنند . آنان نیزبا تمام وجود با " یا نور السموات و الأرض " صدایت می زنند و همه میدانند که چگونه تورا میخوانند    

 و إن من شیء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم ( اسرا 44)

 پروردگارا ، من نور تورا دیدم ، همان نوری که تو بوسیله ی آن هدایت میکنی هرکه را که بخواهی . یهدی الله لنوره من یشاء همان نوری که خود در سوره ی صف فرمودی : 

  یریدون لیطفؤا نورالله بافواههم و الله متم نوره و لوکره الکافرون ( صف 8)

 همان نوری که با هیچ طوفان و هیچ دهانی خاموش نمی شود . همان نوری که مرده را زنده میکند و راه و مشی زندگی را به او می نمایاند .

أو من کان میتا فأحییناه و جعله نورا یمشی به فی الناس کمن مثله و فی الظلمات لیس بخارج منها ( انعام - 122 )

 پروردگارا ، من دیدم " الله نور السماوات و الأرض " را و یافتم آن رادر کمال تلمّع و درخشش ، همانند کوکب درّی .

 لطیفا ، من بادیدن نورت ره یافتم ، هدایت شدم . همان نوری که آسمانها و زمین را  فراگرفته است و به وسیله ی آن حقایقی ظهور نموده که ظاهر نبوده و آن همان نوری است که تو برای بندگان خوبت قرار دادی و آن " نور معرفت و ایمان   " است .

 یا نور النور 

تو نوری هستی که آسمانها و زمین با اشراق تو ظهور یافته اند . یا نو ر یا قدوس ، تو خود همه ی نوری و همه ی اشیاء با بوجود آمدنشان و هدایتشان به راه حق ، ظهور نور تورا ندا میدهند . 

 خدای من ، نور تو یعنی وجود ، یعنی هدایت ، یعنی معرفت و درنتیجه یعنی سعادت جاودانه . 

 پروردگارا ، تو نوری هستی که آسمان و زمین بواسطه تو ظهور پیدا میکند و این است معنای  

 " الله نور السماوات و الأرض " 

 نور به آسمان و زمین اضافه شده و سپس حمل بر نام با جلال و عظمت تو گشته است  پس سزاوار است که بگوییم : الله منور السماوات و الأرض  تو نور دهنده آسمانها و زمینی تو نورت را مانند چراغی مثل زده ای  " مثل نوره کمشکوة فیها مصباح المصباح فی زجاجة الزجاجة کانها کوکب دری "نورت مانند چراغی است که در شیشه ای قرار داشته باشد و با روغن زیتونی در نهایت صفا بسوزد و چون شیشه ی چراغ صاف است مانند کوکب دری بدرخشد و از صفای این با صفای آن ، نورٌ علی نور ، بوجود آید . چه خوشبختند آنان که این چراغ در خانه هایشان آویخته باشد ، خانه هایی که سکنه ی آن با معرفت ، تورا تسبیح کنند ، خانه هایی که ساکنانش را هیچ چیز از تو غافل نمیکند ، نه تجارت و نه هیچ فریبندگی دیگر دنیایی . 

 فِی‌ بُیُوتٍ أَذِنَ اللَهُ أَن‌ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ و یُسَبِّحُ لَهُ و فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالاْ صَالِ رِجَالٌ لاَ تُلْهِیهِمْ تِجَـ"رَةٌ وَ لاَ بَیْعٌ عَن‌ ذِکْرِ اللَهِ وَ

 و چه بد بختند و شقی خانه هایی که ساکنانش از این چراغ و نور محروم باشند که* آنان در ظلمتی دست و پا میزنند که هیچ نمی بینند . 

 علامه طباطبائی مفسر بزرگ قرآن (ره ) فرمودند : این مثال ، صفت نور معرفتی  است که خدای متعال مؤمنین را با آن گرامی داشته ؛ نوری که بدنبالش سعادت  همیشگی است و مومنین بواسطه ی اعمال صالح خود به نوری از پروردگارشان  هدایت میشوند که نتیجه اش ، معرفت خدای سبحان میباشد و آن نور ، آنان را به  بهترین جزاء و فضل از خدای متعال سلوک میدهد در آن روز که از دلها و چشمهایشان پرده برداشته میشود . 

 و کفار را از آن محروم کرده و ایشان را در ظلماتی قرار داده که هیچ نمیبینند . 

 کافران را اعمالشا ن سلوک نمیدهد مگر به سوی سرابی که اصلا حقیقتی را در بر  ندارد و آنها در ظلماتی که بعضی از ظلمتها بالای بعضی دیگر از آن بوده ، به سر میبرند و خداوند برایشان نوری قرار نداده و بنابر این آنان دارای نور نخواهند بود . 

 پس خوشبخت *کسی که مشغول پروردگار خویش باشد و از متاع حیات دنیا اعراض کند و به نوری که از ناحیه ی خدا اختصاص می یابدمنور شده باشد* و خدا هر آنچه بخواهد میکند ، ملک از آن اوست و بازگشت همه بسوی اوست و هر حکمی بخواهد می راند . 

 و شهید مطهری فرمود : عقل را نور گویند ، علم و ایمان را نور گویند و عشق را نیز  نور گویند . نور وضع شده است برای هر چیزی که روشن کننده باشد یعنی پیدا و پیدا کننده باشد . به نور حسی،* به آن جهت نور گویند که هم پیداست و هم پیداکننده .

خودش روشن است و همه اشیاء دیگر را نیز *روشن میکند . به علم،* نور گویند چون علم ، وجودش در ذات خودش روشنایی است و جهان را برای انسان روشن میکند . به عقل نیز نور گفته میشود و قرآن کریم به ایمان نیز نور اطلاق کرده است .

در آیه ی شریفه ،*مراد از نور،* ایمان و روشنایی قلب است . ایمان یک حقیقت غیر جسمانی است که خاصیتش روشن کردن است و به انسان در باطنش نوعی آگاهی می دهد و هدف و مقصد را به انسان نشان می دهد و چون انسان را به سوی مقصد سعادت بخش میکشاند به ایمان هم نو ر میگوییم .

عرفا به عشق نیز نور می گویند .

مولوی می سراید :

عشق قهار است و من مقهور عشق        چون قمر روشن شوم از نور عشق

محبوبا چه زیبا فرموده ای   " کوکب دری " همان ستاره ای که راغب گوید : ستاره ی پر نوری که در آسمان فراخ تنها شاید انگشت شماری آن را دیده ایم و مشکوة : که طاقچه و شکاف بدون روزنه است و این کوکب دری ، این نور درخشان،روی این مشکات چه زیبا خودنمایی و جلوه گری میکند . نوری تشعشع میشود که تمام زشتی ها و پلیدی ها و تمام تیرگی ها را برایمان روشن و هویدا می سازد و این نیز تعبیر راغب است در تعبیر مشکات .  

استاد شهید ، مطهری ره بیان میکند در بعضی از روایات این آیه مَثَل است برای کانون هدایت انسانها یعنی نبوت خاتم الأنبیاء پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم .

ادامه دارد


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط منتظر 89/6/16:: 7:34 عصر     |     () نظر